انوشیروانی: همه کار کردیم اما کیانوش رستمی در مسیر قرار نگرفت
سجاد انوشیروانی چهرهای نامآشنا در وزنهبرداری ایران محسوب میشود؛ کسی که سالها در دوران قهرمانی خوش درخشید و مدالهای آسیایی، جهانی و المپیک زیادی برای ایران کسب کرد و پس از آن نیز وارد عرصه مدیریت شد.
او که سابقه حضور در رأس کادر فنی تیم ملی را دارد، مدتی به عنوان مدیرکل ورزش و جوانان استان زادگاهش، اردبیل فعالیت کرد و در ادامه وارد فدراسیون وزنهبرداری شد.
انوشیروانی 31 خرداد 1401 به عنوان سرپرست فدراسیون منصوب شد و چند ماه بعد در 15 اسفند 1401 سکان ریاست را برعهده گرفت.
نزدیک به 20 ماه از حضور او در فدراسیون میگذرد و او این فرصت را داشته که تا حدی زیادی شرایط نابسامان وزنهبرداری را سامان بدهد.
انوشیروانی پاسخگوی سؤالات خبرنگاران بود.
20 ماه از حضورتان در فدراسیون با احتساب دوران سرپرستی میگذرد. شرایط وزنهبرداری چگونه است؟
تمرکزمان برای المپیک خیلی بالاست. المپیک یک سمت عمده کارمان است و طرف دیگر مربوط به کارهای اجرایی و سایر رویداد میشود و این، یک قسمت کوچک از کارهایمان را تشکیل داده است. واقعیت این است که پتانسیلمان آن پتانسیلی نیست که قبلاً وجود داشت. از همان ابتدا همه معتقد بودند که وزنهبرداری مدالها را دارد، اما الان تصور مدال کمی در وزنهبرداری سخت شده و دلیلش این است که کمی با دنیا فاصله گرفتهایم. نسلی در المپیک توکیو تمام شد و الان که برای پاریس فکر میکنم، آن ظرفیتسازی که باید انجام میشد، صورت نگرفت. با این وجود الان روند رو به رشدی داریم و تکالیفی که وظیفه ما بود را به نحو احسن انجام دادهایم. تمام اردوها و اعزامها با کیفیت و منظم انجام شده و هیچ مشکلی را نمیتوانید در وزنهبرداری متصور باشید که به شاکله کارمان آسیب بزند.
اکنون هم برای کسب سهمیه میجنگید...
چهار، پنج نفر وزنهبردار در معرض کسب سهمیه هستند که دو تای آن تقریباً حتمی شده و سعی میکنیم برای باقیمانده سهمیهها نیز قطعی شود. مسابقات گزینشی تایلند فروردین ماه برگزار میشود و ما با یک ظرفیت 4، 5 نفره باید به سمت سه سهمیه برویم. سهمیه سوم هم مشخص است، اما امیدوارم قطعی شود. با برنامه قدم برمیداریم، چه در رده پایه و چه تیم المپیک. سعی کردیم آنهایی که واجد شرایط بودند را تحت نظر دقیق و با برنامه قرار بدهیم و این دو مسابقه پیشرو تکلیف را مشخص میکند. قطعاً تیم ما در المپیک از بین نفراتی خواهد بود که در تایلند شرکت میکنند.
شخصاً خیلی امیدواریم که بانوان هم سهمیه بگیرند. الهام حسینی و ریحانه کریمی با تلاشهایی که صورت گرفته، فاصلهشان کمتر شده و شرایطشان بهتر شود. در مجموع تکلیف سهمیهها در فروردین در تایلند مشخص میشود. بعد از آن هم برنامهریزی شده که اردوها منظم برگزار شود.
بخشی از تیم از جوانان تشکیل شده و از آنهایی است که خوب درخشیدهاند. فکر میکنم شرایط به سمتی میرود که تیم یکدستی را تشکیل دهیم. تمام آمال و آرزوهای ما المپیک و تمرکز ما و کادر فنی فقط بر روی این رویداد بزرگ است. بچهها خوب حرکت میکنند و امیدوارم که نتایج خوبی حاصل شود.
چقدر امیدوار به مدال و سکوی المپیک هستید؟
تا روز مسابقه هر چقدر تلاش کرده باشید و حتی رکوردهای کسب مدال طلا را نیز بزنید، باز هم نمیتوانید حدس بزنید که ورزنهبردارتان چندم میشود. در واقع بستگی به عملکردش در روز مسابقه دارد. چیزی که برای ما مهم است، این است که وزنهبردار را به شرایطی برسانیم که چه به لحاظ رکوردی و ذهنی آماده رقابت برای کسب عنوان باشد. هر چقدر که او را خوب آماده و شرایط را مهیا کنیم، سطح مدال و سکو هم تغییر میکند.
موضوع بعدی ششدانگ بودن وزنهبردار است. نفرات زیادی بودهاند که در تمرینات عملکرد خوبی دارند، اما در روز مسابقه از آن ناتوان هستند. در المپیک نفراتی هستند که از هیچ به مدال میرسند. الان مشخص است که چه نفراتی می توانند برای مدال رقابت کنند. نگاهمان به این است که باید وزنهبردار را به شرایطی برسانیم که برای مدال خوب بجنگد. علی داوودی یکی از شانسهای ماست، اما به شرطی که رکوردهایش را در المپیک هم بزند. البته شاید در این مسیر تا پاریس اتفاقات زیادی بیفتد.
از طرف دیگر اینکه سه سهمیه به کشورها داده میشود، باعث خواهد شد که وزنهبرداران برتر در اوزان بالا بیایند. این مدت باقیمانده زمان مناسبی است که به سطح بالا برسیم و نقاط ضعف را برطرف کنیم. تا زمان اعزام به المپیک هر رویدادی که داشته باشیم، وزنهبرداران را تحت فشار قرار نمیدهیم، چون تمام تمرکزمان بر روی المپیک است. به این بچهها و با همین پتانسیل امیدواریم تا به اندازه همین تمرکزی که بر روی آنها گذاشتیم، حمایت و پشتیبانی شویم. اینها لیاقت مدال را دارند. لذت مدال المپیک و آینده پس از کسب آن را میدانم و مطلع هستم که ورزشکاران چقدر زجر میکشند. پس دوست دارم که بابت آن همه زحمت، نتیجه خوب بگیرند و آینده خوبی داشته باشند.
اخیراً گلایهای بابت عدم حضور مسئولان وزارت ورزش در فینال لیگ داشتید. چقدر در این دوران حضورتان از سوی وزارت ورزش و کمیته المپیک حمایت شدید؟
باید مشخص شود که وزنهبرداری برایمان مهم است یا نه، در واقع از این دو حالت خارج نیست. اگر مهم نیست، باید با شجاعت در مقابل مردم بگوییم و نمایش بازی نکنیم. مدتهاست در حال بازسازی کمپمان هستیم و این یک قدم رو به جلو است که تا امروز هم از اعتبارات وزارت و کمیته در آن هزینه نکردهایم. ضمن اینکه به دنبال کمپ دوم برای بانوان هم هستیم. انتظار از سوی مردم ایجاد میشود و در قبالش، مسئولان باید قدم بردارند. احساسم بر این است که نگاه دوستان در وزارت ورزش به وزنهبرداری باید مقداری تغییر کند، به همین دلیل گلایه کردم. به عنوان متولی این رشته خودم را موظف دانستم که در آن لحظه گلایه کنم. شاید در رویدادهای قبلی که دعوت میکردیم، مشغله داشتند، اما در فینال لیگ برای آنکه دیده شوند و بگویند که برایشان اهمیت دارد، باید حضور پیدا میکردند. موضوع بعدی اینکه جامعه وزنهبرداری باید ارتباط نزدیک مسئولان ارشد با مسئولان فدراسیون را لمس کنند و این انتظار زیادی نیست. من هم به همین دلیل انتقاد کردم.
در جلسه با رئیس سازمان برنامه و بودجه درباره این موارد صحبت کردید؟
انصافاً کیومرث هاشمی پیگیر بوده و جلسات خوبی را هم داشتیم. کمیته ملی المپیک نیز نسبت به سال قبل بودجه ما را چند برابر کرد، البته دست وزارت کمی بسته است، ولی ما هم به آنها کمک میکنیم. یکی از سخنرانان در جلسه با داود منظور، رئیس سازمان برنامه و بودجه و معاون رئیس جمهور من بودم و صحبتهای پُر ریسکی انجام دادم. من گفتم که انتخابات ریاست جمهوری یک سال بعد از المپیک است و کارنامه ورزشی دولت با نتایج المپیک سنجیده میشود و کسی به بازیهای آسیایی و .. کاری ندارد. درخواست کردم قدمهای بزرگ برای حمایت از ورزش بردارند و کمکهای بزرگی کنند. اینها حرفهایی بود که در راستای کمک به وزارت ورزش انجام شده و جزو وظایف ما است.
دوستان در وزارت ورزش یک رویه را باید حذف کنند. ما به موضوع نحوه بستن تفاهمنامه انتقاد داریم. در واقع خیلی چیزها در آن نادیده گرفته میشود و فقط درصدی به بودجه سال قبل اضافه میکنند، در حالی که شاید عملکرد نسبت به سال قبل متفاوتتر و درآمدزایی شده باشد. شاید شرایط فدراسیون متفاوت باشد و اینها باید ویژه دیده شود. مخصوصاً فدراسیونهایی که با صراحت میگوییم تمام امید مدالآوری در المپیک هستند.
نگاهها باید در حد و اندازه انتظارها بوده و قدمها نیز باید در حد و اندازه انتظارات باشد تا وزنهبرداری دچار مشکل نشود. من گفتم که یکی از انتقاداتم نسبت به نحوه بستن تفاهم نامه، عدم انجام آمایش سرزمینی و بررسی نقاط ضعف و قوت فدراسیونها در تخصیص بودجه است. بعضی حقها در نوع بستن تفاهم نامهها در وزارت ورزش ناحق میشود که یکی از آنها وزنهبرداری است و دلایل محکمی برای این حرف داریم. در مجموع شخصاً انتقاد را دوست ندارم، چون در مسیری که نیت رسیدن موفقیت است، انتقاد مثل یک سرعتگیر است، ولی بعضی وقتها به جایی میرسیم که مجبوریم انتقاد کنیم تا مسئولان آگاه شوند.
این انتقادات به صورت خصوصی هم گفته شده است؟
بله، به وزیر انتقال داده بودیم. میخواهم از کمیته المپیک تشکر کنم که حمایتهای خوبی میکند و نگاه ویژهای به المپیک و همچنین بستههای حمایتیها مشخص و تعیین کننده دارد. در جلسات با وزیر عنوان کردیم که باید جوایز مدال المپیک از الان مشخص شود و میزان آن به اندازهای باشد که ورزشکار را از جایش بلند کند. اعتقادم این است که باید به نفر اول و قهرمان المپیک 30 میلیارد تومان جایزه داده شود و به نفرات دوم و سوم، 20 و 10 میلیارد. همین الان که در حال صحبت هستیم، امید طلا نداریم. شاید این انگیزه بزرگی برای ورزشکاران شود و بدانند که 30 میلیارد یک عدد تعیین کننده است و 5،6 ماه مدل کارشان عوض شود و انگیزهشان تغییر کند و بتوانند کارهای بزرگی انجام دهند.
شما هم درخواست حواله خودرو کردهاید؟
اعتقادمان این است که اگر حواله به یک تیم و ورزشکار داده میشود، حقش است و باید این کار برای سایر تیمها و ورزشکاران هم انجام شود. مدعی این هستیم که قهرمانان ما جایگاه بزرگی دارند. به همان اندازه که اهمیت تیم فوتبال ما برای گرفتن این حوالهها بود، بچههای ما هم این سهم را دارند.
بر همین اساس ما در نامهای به نهاد ریاست جمهوری برای 10 نفر درخواست حواله خودرو دادیم. به طور مشخص اسم ندادیم و فقط درخواست کردیم و گفتیم که باید این نگاه ویژه درخصوص قهرمانان وزنهبرداری هم اتفاق بیفتد. افرادی همانند محمدنصیری، حسین رضازاده، بهداد سلیمی، کوروش باقری، حسین توکلی، نواب نصیرشلال، علی مرادی و کیانوش رستمی چهرههای شاخص این رشته هستند که حقشان دریافت این حواله خودرو است.
نام محمد نصیری را آوردید. چند روز قبل گلایههایی از سوی او مطرح شد.
نصیری چند روز قبل در فدراسیون حضور داشت و با هم ناهار خوردیم. میتوانید از خودش هم بپرسید؛ فدراسیون در حد توانش کمک خوبی کرده و حمایت کرده؛ دغدغه و گلایه او از ما نبود، بلکه از اجارهنشینیاش بود. دوستانی که او با آنها درد دل کرده بود و خبرش را زده بودند، با کملطفی تیتر زدند. میشد به جای آنکه با آن تیتر انوشیروانی را مقصر جلوه بدهیم، چیزی گفته میشد که هم شأن نصیری حفظ میشد و هم مسئولان ارشد ورزش تصمیم خوبی میگرفتند.
خواهشی از مسئولان مرتبط با این موضوع مثل بنیاد مسکن، بنیاد مستعضعفان و ستاد اجرایی فرمان امام و شهرداری و وزارت مسکن دارم که میتوانند خیلی راحت کمک کنند. نصیری سالهاست که مستاجر است و در ابتدای سال هم مشکلش را با کمک فدراسیون و کمیته المپیک حل کردیم و حتی اجاره یک سال را در هم ابتدا دادیم، اما او با این سن و سال از اجارهنشینی خسته شده و در همین وضعیت وقتی به او میگویند که اوضاع چطور است، احتمال دارد که از شرایط مستاجری گلایه کند. نصیری گلایه به کسی نکرده است. شأن او به عنوان دارنده سه مدال باید حفظ شود، او استاد همه ما است و در ورزش یکی از پیشکسوتان ارشد ما و شناسنامه وزنهبرداری محسوب میشود و باید برای این شناسنامه بودنش تمهید ویژه در نظر گرفته شود.
یکی از اتفاقاتی که در دوران مسئولیت شما در فدراسیون رخ داد، این بود که توانستید همه بزرگان و چهرههای شاخص وزنهبرداری را دور هم جمع کنید.
تحقق این موضوع با لطف خدا و نگاه ویژه این افراد صورت گرفت. همه آنها دغدغه وزنهبرداری را دارند و با شرایط خوب و بد این رشته، حال آنها نیز تغییر میکند. آنها از همان اول لبیک گفتند تا کمک کنند. در ضمن ما با این شرایط کار نمیکنیم که چه کسی رئیس است، بلکه همه دوستانه دور هم جمع میشویم. همه این بزرگان به این رشته تعصب دارند، احساس مسئولیت دارند و با همه توان نیز کمک میکنند. آنها دل بزرگی دارند و این باعث شده که کنار هم راحت بنشینیم و گفتوگو و نقد کنیم. خوشبختانه ساختار خوبی شکل گرفته و از آنها تشکر میکنم.
البته در کادر فنی نیز شاهد حضور بزرگان و مدالآوران این رشته همچون نواب نصیرشلال و اخیراً نیز سهراب مرادی هستیم.
اعتقاد داریم که این قهرمانان با توجه به تجربیاتی که دارند، آنقدر پخته هستند که بتوانند محکهای فنی بخورند. خدا را شکر کادر فنی ما ترکیبی از افتخار، مدال و تجربه است. الان در تیم بزرگسالان چهار نفر داریم، نصیرشلال ملیپوش سابق و مدالآور المپیک است، بهمن زارع به عنوان یک مربی باتجربه و قدیمی، سهراب مرادی قهرمان المپیک 2016 که میدان دیده و جزو اعجوبههاست و در نهایت دارابیگی.
انتخاب نصیرشلال چند دلیل داشت؛ او در تیم ملی با من بود و با هم به جمهوری آذربایجان هم رفتیم و کمک من بود. او تجربیات خوبی و بار فنی خوبی دارد، ضمن اینکه «امتحان نشده» بود. نواب در هر دو رشته وزنهبرداری و کراسفیت فعالیت کرده و همه اینها مزید بر این شد که بتواند به ما کمک کند. شاید او بعد از اولین پیشنهاد ما ناراضی بود، اما گفتم که باید پشت هم باشیم و کمک کنیم و نگاه به منافع شخصی نداشته باشیم.
پیش از انتخاب سرمربی تیم ملی چند نفر را در کمیته فنی بررسی کردیم و نصیرشلال به عنوان نفر آخر مطرح شد و حتی بحث زیادی هم روی آن نشد، اما پس از صحبت با اعضای کمیته فنی به این نتیجه رسیدیم که میتواند بهتر کمک کند. ضمن اینکه نگاهمان این بود که یک فرد با تجربه کنارش بگذاریم و بر همین اساس بهمن زارع را انتخاب کردیم. اخیراً هم برای آنکه بار فنی بیشتر باشد، سهراب مرادی به جمع کادر فنی اضافه شد. اعتقاد داریم سهراب باید برای آینده محک زده شود. او علاقهمند به کار فنی است و این کار را پس از کنار گذاشتن وزنهبرداری آغاز کرد. فکر میکنم ترکیب کادر فنی تیم ملی قوی و قابل دفاع است.
در بخش بانوان شرایط چطور است؟
پتانسیل در بانوان با توجه به اینکه قدمت زیادی ندارد، آنطور قوی نیست و باید تلاش و در یک فاصله زمانی نسبتاً بزرگ کار کنیم. الان اردوها برگزار میشود و همه چیز برایشان فراهم شده است. ما نباید الان انتظار آنچنانی از بانوان داشته باشیم. ضمن اینکه کوروش باقری بادانش است و خوب توانسته جمع و جور کند. کار بانوان باید به یک باتجربه سپرده میشد و جای تشکر دارد که باقری مسئولیت را قبول کرد.
علی داوودی در حرکت یکضرب ضعیفتر از حریفان اصلیاش است. برای برطرف کردن این فاصله چه کاری انجام میشود؟
الان تمرکز کادر فنی روی برطرف کردن ضعفهای وزنهبرداران است و روی این موضوع خاص هم کار میکنند. با توجه به تمرینات داوودی در این مدت فکر میکنم او روند خوبی دارد و شاید قبلاً این شرایط را نداشت. خودمان هم روی این موضوع حساس هستیم، چون اگر میخواهیم برای مدال تلاش کنیم، نباید در یکضرب عقب بمانیم تا در دوضرب عملکرد خوبی داشته باشیم. این ایراد به علی وارد است و باید فکر اساسی شود که کادر فنی هم در حال کار کردن روی این موضوع است.
یک سؤال درباره کیانوش رستمی؛ چرا آنگونه که انتظار میرفت، شرایط پیرامون این ورزشکار شکل نگرفت تا وضعیت مورد انتظار به وجود بیاید؟
کیانوش برای ما انسان ارزشمندی است. خیلی وقت است که با هم رفیق هستیم. چند روز قبل با او تلفنی صحبت کردم، حال و احوال کردیم و خودش عنوان کرد که بالاخره اتفاقاتی میافتد، مهم این دوستیهاست که باید حفظ کنیم. با همه اتفاقاتی که افتاده، او دوست و برادر من است و همیشه به کیانوش احترام خواهم گذاشت، اما در موضوع کار، اعتقاد ما بر پایه اصولی است و طبق آن اصول هم کار کردیم. چه غلط و چه درست، در دوران سرمربیگریام اعتقاد داشتم که نباید ورزشکار سالاری داشته باشیم و کسی جدا از اردو باشد. الان هم همان اعتقاد را دارم، اما درباره کیانوش هر چیزی که کادر فنی گفت، انجام دادیم و ورود نکردیم. این اتفاقات میتوانست با کمی کوتاه آمدن کیانوش حل شود. هیچ چیز اضافهای از کیانوش خواسته نشد، فقط خواستیم اصول و قواعد و نظم و آن چیزی که عرف است و همه رعایت میکنند را مد نظر قرار دهد. نیازی به این همه حاشیه نبود و اگر کیانوش کمی طمأنینه داشت و باتجربهتر عمل میکرد، شاید الان یکی از شانسهای ما برای حضور در المپیک بود.
ما خیلی اصرار کردیم. کیانوش یکی دو ماه قبل از مسابقات گزینشی قطر شروع کرد به اینکه اسمش را برای حضور در آن رقابت رد کنیم. نباید آن رفتارها قبل از مسابقات جهانی میشد. در واقع هر ورزشکاری که اسمش در مسابقات قطر نبود، نمیتوانست در المپیک باشد و این یکی از شروط فدراسیون جهانی بود. نمیدانم چرا کسی که اینقدر برای قطر اصرار میکرد، برای عربستان اصرار نکرد و نتوانست روی معیارهایی که گذاشته بودند، تفاهم کند. ما با کیانوش تعامل کامل داشتیم. رستمی گفت برای مسابقات آسیایی بیرون از اردو باشد، قبول کردیم و حتی در رکوردگیریها باشد، اما در یکی از همین رکوردگیریها نتوانست بیاید و میگفت که مصدوم است، در حالی که هیچ مدارکی به کادر فنی مبنی بر مصدومیت ارائه نشده بود. این موضوع نیز مطرح بود که آنهایی که در اردوی تیم ملی زحمت میکشند، دوست دارند که مساوات باشد و تبعیض نباشد و این حق همه آنهاست.
کیانوش زمان سرمربیگری شما هم چنین رفتارهایی داشت.
من در فدراسیون قبلی سرمربی بودم و از اینکه کیانوش بعد از قهرمانی در المپیک گفت که به تنهایی این عنوان را کسب کرده، ناراحت نشدم، اما یکی دو اتفاق افتاد؛ اینکه یک ماه و نیم قبل از ریو به خاطر خواهش برادرش و اینکه وزیر وقت صحبت کرد که فضا را به او بدهیم، اجازه دادیم که کنار بچهها تمرین کند. مطمئن باشید که اگر اجازه را نمیدادیم، رکوردها آنگونه نمیشد. ضمن اینکه اعتقاد داشتیم آن رکوردها را اگر با ما هم تمرین میکرد، داشت و شاید بهتر هم میشد، ولی به هر حال کار بزرگی کرد و مدال خوبی گرفت و ما هم خوشحال شدیم. رفتارهای بعد از آن نیز به خودش مربوط است و مردم بهترین قاضی هستند.
در همان روزهای نخست حضور در کادر فنی، پیشنهاد دادم و گفتم که اجازه بدهند کیانوش دو سه هفته به خانه برود و اگر در فضایی قرار بگیرد که ببیند المپیک را از دست میدهد، برمیگردد. ایکاش دوستان آن زمان حرفم را قبول میکردند و مطمئن باشید که خیلی از این اتفاقات حذف میشد و کیانوش الان در یک چارچوب قدم برمیداشت.
رستمی مدالهای زیادی را هم در این سالها از دست داده است.
بله، شما ببینید او چند مدال خوب را پس از المپیک ریو از دست داد. میخواهم حسین رضازاده را مثال بزنم که در یک روند خوب بهترین بود و در اوج هم رفت. «لاشا تالاخادزه» هم تلاش میکند و همه مدالها را میگیرد و کوچکترین لغزشی هم نداشته است. شاید او حتی بخواهد بعد از پاریس خداحافظی کند. میخواهم بگویم که دلیل این دو مثال و موفقیتها این است که با یک برنامه منسجم و با اعتقاد کامل به کادر فنی کار کرده و تبدیل به یک اسطوره شدند. کیانوش هم میتوانست چنین شرایطی را داشته باشد. او از لندن به این طرف پتانسیل را داشت، اما خودش تصمیم گرفت و به مسیرهایی قدم گذاشت که اینگونه شد. کیانوش خودش این را میداند که مردم بهترین قاضی هستند. ما خیلی تلاش کردیم، اما نشد. وقتی گفتم به فدراسیون بیاید، شوکه شد. حتی گفت که «چطور اینقدر با من خوب رفتار کردی؟» قرار نیست من خصومت شخصی داشته باشم، چون منافع ملی مطرح است و او شانس حضور در المپیک را داشت.
کیانوش را برای اعزام به کلمبیا با بلیت بیزینس فرستادیم و سایر نفرات به جز یکی دو سنگین وزن تیم با اکونومی رفتند. پس هر چیزی که میخواست را مهیا میکردیم، اما خودش در مسیر قرار نمیگرفت. هر امتیازی هم که دادیم، قبول نکرد و به سمت دیگری رفت. این خواست و برنامه خودش بود. من چندی قبل من به او گفتم که هر کمکی خواست، روی فدراسیون حساب کند و با فدراسیون قهر نکند، چون این جزو شرح وظایف ما است که برخی امور را برای او انجام دهیم.
* رسول معتمدی با مصدومیت مواجه شده و شاید به المپیک نرسد.
رسول شرایط سختی دارد، اما در حال تلاش است. او پتانسیل قوی دارد. بلافاصله بعد از روزهایی که میتوانست تمرین کند، کارش را استارت زد و به وزنههای خوبی هم رسیده، اما برای رسیدن به آن شرایط المپیک یک مقدار فاصله دارد. با وزنههایی که او در عربستان زد، کمی امیدوار شدیم. البته احساس میکنم ذهنش هنوز به تسلط لازم برای رفتن زیر وزنههای سنگینتر نرسیده است. به هر حال کادر فنی کار میکند و امیدواریم تا تایلند زیر آن وزنهها برود و سهمیه المپیک هم بگیرد.
نسل جدید وزنهبرداری چه زمانی ملحق میشود؟ در واقع این تغییر نسل بعد از المپیک انجام خواهد شد؟
بستگی به تصمیم کادر فنی دارد، اما با توجه به شاکلهای که وجود دارد، شاید این مسئله از الان شروع شده و به سمتی میرویم که قطعاً بعد از المپیک این جوانان حرفی برای گفتن خواهند داشت. به شدت روی آنها برنامه داریم و هدفمند هستیم و آنها را کنار بزرگسالان قرار دادیم تا فاصلهشان را ببینند. در همین مسابقات قهرمانی آسیا در ازبکستان هم چند نفرشان اعزام میشوند تا محک بخورند و شرایطشان بهتر شود.
بین وزنهبرداری ایران با دنیا اختلاف ایجاد شده، آیا سرعت پیشرفت و حرکت ما به اندازه سایر کشورهای مدعی است؟
این جزو برنامه های ما است و از روزی که آمدهایم، بر روی آن کار میکنیم. خوشبختانه این فاصله کمتر شده و با نفرات هدفی که داریم، به رکوردها و عناوین خوبی رسیدهایم. به لحاظ زیرساختها نیز باید بگویم که امکانات ما بعد از بازسازی کمپ خوب میشود، ولی ایدهآلهای آنها بیشتر است. نیاز به حداقل این ایدهآلها داریم. ضمن اینکه در شرایط مساوی با دنیا کار میکنیم و سرعت ما حتی بهتر است.
در رشتهای مثل وزنهبرداری روند اینطور است که هر کسی که متولی آن میشود، اولین هدفش این میشود که سلسله مراتب باید رعایت شود. در واقع نمیشود که روی نوجوانان سرمایهگذاری نکرد و سپس به دنبال شرایط خوب در جوانان بود. همه اینها به هم وصل هستند. جوانان و نوجوانان پیش از حضور ما در فدراسیون به مسابقات نرفتند و انگیزه را از دست دادند. ببینید برای بعد از ریو چه پشتوانهای داشتیم؛ علیرضا سلیمانی، علیرضا دهقان، رضا بیرالوند، ایوب موسوی و ... 19، 20 ساله بودند. الان هم باید همان روند باشیم. در حال ایجاد تیمی از جوانان هستیم که کنار بزرگسالان قرار گرفتهاند و روند افزایش رکوردشان به شکلی بوده که به بزرگسالان نزدیک شدهاند. این سلسله و چرخه باید تکرار شود تا تهی از ظرفیت نشویم. ایران همیشه جزو قدرتهای برتر دنیا بود و دنیا این انتظار را دارد که جزو تیمهای برتر باشیم.
چه تعداد وزنهبردار به مسابقات قهرمانی آسیا در ازبکستان اعزام میشوند؟
در بخش بانوان 4،5 نفر اعزام می شوند. در رده آقایان هم تا سهشنبه یا چهارشنبه مشخص میشود که تیم کامل اعزام میشود یا نه. ما مشکلی برای اعزام نداریم و پتانسیل این کار را داریم، اما باید توجه کرد که ابتدای سال قهرمان آسیا شدیم و فعلاً نیاز نمیبینیم که تیم بزرگسالان را در معرض فشار قرار بدهیم. بیشتر تمرکزمان روی تمرینات آنهاست تا برای المپیک آماده شوند. ضمن اینکه آخرین گزینشی ما در تایلند است و دوست داریم بچهها در آنجا وزنههای خوبی بزنند. برای مسابقات آسیایی هم تشخیص کادر فنی و کمیته فنی ملاک است، اما اعتقاد فدراسیون بر این است که مشکلی برای اعزام نیست. باید تلاش کنیم آنهایی که شانس حضور در المپیک را دارند، تحت فشار قرار نگیرند.
چه نتیجه و عملکردی در المپیک، شما را راضی میکند؟
شرایط برای کسب طلا سخت است. در واقع مدال خواهیم داشت، اما شرایط کسب طلا سخت است. با این وجود تلاش میکنیم که نتایج خوبی بگیریم.
آخرین شرایط زیرساختی وزنهبرداری و مسائل مالی فدراسیون به چه شکل است؟
بازسازی کمپ وزنهبرداری تا دو ماه آینده به بهترین شکل ممکن تمام میشود؛ کمپی که خیال فدراسیون برای 20 سال آینده را راحت میکند. همه چیز را از اول درست کردیم و این کمپ بهروز است؛ یک کمپ متفاوت از سالهای قبل که بهترین امکانات در آن مهیاست. همچنین یک زمین در مجموعه آزادی گرفتیم که برای کمپ دیگری ویژه بانوان احداث کنیم، چرا که تعداد نفرات این بخش زیاد شده و باید از مردم جدا شوند تا برنامههایشان به طور کامل و دقیق اجرایی شود.
سال قبل به استانها کمک ویژه برای تجهیزات کردیم و به دنبال انجام مرحله دوم هستیم. شرایط استانها نیز نسبت به قبل متفاوت شده است و در حال برگزاری لیگهای داخلی هستند. انشاءالله بعد از اتمام سال تحصیلی، در سال آینده استعدادیابی برگزار کنیم و برای نخبهها پرونده تشکیل شود و روی آنها کار کنیم.
برای پیشرفت در سبک وزن چه برنامهای دارید؟
بعد از المپیک یکسری کارهایی را آغاز خواهیم کرد؛ از جمله اینکه اعتقاد داریم سبک وزن میتوانیم داشته باشیم. این کار پر ریسکی است و البته باید شروع کنیم. معتقدیم باید تا سه چهار سال آینده باید یک تیم یکدست داشته باشیم. نباید اینگونه باشد که مدال گرفتن از وزنههای بالا شروع شود. اندونزی این پتانسیل را دارد که در سبک وزن مدال بگیرد، ولی ما نداریم؟ این قابل قبول نیست. ضمن اینکه وزنهها در سبک وزن ماورایی نیست و میتوانیم ورزشکار داشته باشیم. قطعاً اگر برنامه تغذیه و تمرینی متفاوت داشته باشیم، میتوانیم بهتر شویم.
کار آموزشی را راه انداختهایم و در حال برگزاری کلاسها و کارگاههای تخصصی هستیم. برای اولین بار کارگاه آموزشی در کشور برگزار کردیم و همه یک مطلب را آموزش میدهند، نه اینکه هر کسی مطالب خودش را بگوید، پس مطالب ارائه شده هدفمند است. گر ضعف در مربیگری داریم، ایراد از مربیان نیست. آنها علاقه دارند، ولی ما دانش تخصصی را منتقل نکردهایم. در واقع همه چیز را رفاقتی حل کرده و باسواد و بیسواد را مخلوط کردهایم و الان مشکل داریم.
همچنین میخواهیم شرط سن را در داوری ایجاد کنیم. شاید مقاومتی هم صورت بگیرد، اما اعتقاد داریم که باید فضا به جوانترها داده شود. همچنان برای داوران بینالمللی آزمون تعیین سطح انجام میدهیم.
* و سؤال پایانی درباره دوپینگ؟
در موضوع دوپینگ تا جایی که میتوانیم، کنترل میکنیم، اما تا زمانی که ورزشکار اراده کند که در کمتر از یک ساعت هر ماده نیروزایی را بدست بیاورد، ما نمیتوانیم کار خاصی انجام بدهیم. هر چقدر که دوربین بگذاریم و نظارت کنیم، بالاخره ورزشکار در یک مقطع زمانی از ما جدا میشود. مبارزه با دوپینگ زمانی صورت میگیرد که مثل مجارستان در هر بار استفاده از مواد نیروزا که مورد تایید دولت نیست، استفاده کننده و پیشنهاد دهنده 5 سال زندان میروند. آیا در چنین شرایطی کسی اقدام به این کار میکند؟
باید قوانین سختگیرانه باشد. یک درخت خراب را باید ریشهکن کنند، نه اینکه شاخهاش را بشکنند. باید دوپینگ را از ریشه بزنیم، بعد از آن شاخهها خودشان میریزند. باید این را هم بگویم که آنقدر در جامعه تمرکز برای قاچاق مواد نیروزا است، به اندازه تمرکز برای وارد کردن داروهای تحریم شده به کشور نیست. باید ستاد مبارزه با دوپینگ یک فکر عالی کند و این کار با مشارکت دولت و نهادهای امنیتی و انتظامی انجام شود. ما ریشه را نمیزنیم و فقط شاخه را خرد میکنیم. اگر ساختار درست بود، کسی جرأت نمیکرد که از مواد نیروزا استفاده کند. ستاد باید یک تصمیم بزرگ بگیرد. اگر قانون درست باشد، زورش میرسد. در واقع باید جریمه سنگین و زندان باید باشد، نه کم.
انتهای پیام/